همه دنیایشان شده بود گمنامی!..
همیشه بعد از پیاده روی طولانی و هنگام مراجعت به دو کوهه ،
تازه یک عشق بازی عاشقانه آغاز می شد.
بعضی ها به عشق گمنانی، آرام آرام در حالی که پتو به سر گرفته بودند،
قدم به صبحگاه دو کوهه گذاشته و در دریای بیکران اخلاص و گمنامی،
غسل طهارت و پاکی می کردند.
آنان زنگار جان شسته و خلوتی عارفانه را با معبود آغاز می کردند.
بسیجیان مظلوم امام، از گناهان گذشته نادم و پشیمان بوده،
استغفار می کردند و در طلب وصال محبوب می سوختند.
همه دنیایشان شده بود گمنامی!
[ سه شنبه 94/9/24 ] [ 2:12 عصر ] [ شهیده ]
نظر